سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

دلم میخواد...

دلم بچگیمو میخواد!


 

پاهای شنی دستای کاکائویی!


 

دلم میخواد بلال میخورمکل صورتم زغالی شه!


 

100بار سرسره 1متری را برم بازم خسته نشم!


چای رو با 10تا قند بخورم!


بستنی و پفک و لواشکو با هم بخورم!


سر چیزای مسخره انقدر بخندم بیافتم کف اتاق!


دلم میخواد مث بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه...


آدامس بچسبونم زیر میز کلاس!

ادامه مطلب...

+ نوشته شده در چهارشنبه 92/6/20 ساعت 11:32 عصر توسط باران پاییزی | نظر

طـــعـــم بـــیهودگـــی

تمـــام غصــه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم!


بـــالا مــی اورم


طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد…..!


دلــــم را بـــالا مــی اورم بــا ایـــن انــتخـــابــــش..



+ نوشته شده در جمعه 92/6/15 ساعت 1:11 عصر توسط باران پاییزی | نظر

به درک که باران نیامد

به درک که باران نیامد


خودم


با همین چشمهایم

 


حافظه ی کوچه پس کوچه های قلبم را


از بی عابری


خواهم شست…

 


+ نوشته شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:57 عصر توسط باران پاییزی | نظر

چقدر خوشحــ ــال بود شیطــ ــان...

چقدر خوشحــ ــال بود شیطــ ــان وقتی سیبــ را چیدم …


گمان می کرد فریب داده استــ مرا


نمی دانستــ تو پرسیده بودی :


مرا بیشتر دوستــ داری یا ماندن در بهشــ ــتــ را

 

 


+ نوشته شده در جمعه 92/6/1 ساعت 11:55 عصر توسط باران پاییزی | نظر