سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

خدایا

خدایا یادت هست؟؟؟؟؟!!!!!!

دستشو گرفتم آروم اومدم پیشت

گفتم: من اینو می خوام؟؟؟

گفتی اینکه خیلی کمه....بهتر از اینو برات گذاشتم کنار...

پامو کوبیدم زمین و گفتم:....من همینو می خوام....

گفتی : آخه نمیشه.....قول اینو به کس دیگه ای دادم!!!

خدایا!!!قول من و به کی دادی؟؟؟؟؟؟

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 

دوست داشتن یعنی.....بیست نفر واست سالاد فصل سنتی درست می کنن

.................لب نمیزنی.....................................

اما دوستد اری ....تره ای و بخوری که

...............اون......................

هیچ وقت برات خورد نمی کنه!!!!!

 

 

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 

 

 


+ نوشته شده در دوشنبه 91/10/18 ساعت 12:17 عصر توسط باران پاییزی | نظر

دلنوشته 4

فراموش کردن درد دارد....اماگاهی خیلی از دردهابه تو یاد می دهند

تکرار بعضی آدمها...تکرار تنهایی است!!!

رفتنت مثل یک شکستگی عمیق بود...مثل زخم هایی که همه میگویند:

مثل روز اولش نمی شود...وبعداز تو روزهایم رنگ پریده شد!!

از تو که حرف می زنم بی اختیار لبخند می نشیند کنج خلوت لب هایم...

چه سخت عاشقانه هایم را به نام تو نوشتم!!!!

و چه ساده در گوش دیگری زمزمه شان کردی!!

درد ندارد!!!!؟؟؟؟

درد دارد حتی به حجم یک خیال ساده در دنیای کسی نباشی!!

در دنیای کسی که سال هاست رویای روز و خواب شبهایت را ربوده است!!!

درد دارد خاطره هایت را بچینی یک گوشه و با جای خالی اش حرف بزنی!!

درد دارد این همه بغض زیر لبخند های مصنوعی !!!

درد دارد نبودن کسی که بودنت را به بازی گرفته و خودش

در هوای دیگری خوش است!!

فراموش کردن دارد عزیز من...سال هاست درد می کشم اما..

.....فراموش نمی شوی!!!

 


+ نوشته شده در پنج شنبه 91/10/14 ساعت 11:24 عصر توسط باران پاییزی | نظر

بدون شرح 5

درد دارد سرت به سنگی بخورد...که روزی به سینه ات می زدی!!

 

خیال بوسه ای که اینجا جاگذاشتی اش بر لبانم سنگینی می کند...به خاک می افتم در مقابلت..

فکرمی کنی چیزدیگری هم برای باختن دارم!!!

 

همچون کشیدن کبریت درباد دیدنت دشوار است...من که به معجزه ی "عشق" ایمان دارم...

می کشم آخرین دانه کبریت را در باد...هرچه باداباد...

 

توبردی همه هورا کشیدند...حالا پایت را از روی خرده های دلم بردار....

 

هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو...دلی را به دریا زدم...که از آب واهمه داشت...

 

چشم گذاشتم...رفتی!!!تاهمیشه شمردن شرط بازی نبود....

 

دلتنگ تو امروز شدم تا فردا...فردا شد وباز تو گفتی فردا...امروز دلم مانده و یک دنیا حرف...

یک هیچ به نفع دل تو تا فردا!!

 

قطار می رود... تو می روی... تمام ایستگاه می رود...ومن چقدر ساده ام که در انتظار تو کنار این

قطار رفته...تکیه داده ام....

 

امروز بازهم پستچی پیر محله مانیامد... یا بایدخانه ام را عوض کنم یا پستچی را...تو که هرروز برایم نامه می نویسی ...

مگرنه...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

این روزها شیشه شدم... زود می شکنم...اما...ناجور می برم!!!!

 

 

 

تنها کسی که بامن درست رفتار می کند خیاطم است که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد...بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند

و انتظار دارند...من خودم را با آنها جور کنم...(برناردشو

 

عطرها بی رحم ترین عناصر زمین اند بی آنکه بخواهی می برندت تا قعر خاطراتی

که برای فراموشیشان تا پای غرور جنگیدی!!!

 

در این شهر صدای پای مردمی است که همچنان که تورا می بوسند طناب دار تورا می بافند...

مردمی که صادقانه دروغ می گویند و خالصانه به تو خیانت می کنند...دراین شهر هرچه تنها تر باشی پیروزتری!!

 

وقتی قلبت شکست خورده هاشویه گوشه نگهدار درسته که هیچ وقت مثل اولش نمیشه اما شایدبتونی تیکه های یه قلب گمشده باشی!!

 

همیشه ابرا می بارن اما آدما عاشق ستاره ها میشن.... نامردیه اونهمه گریه رو به یه چشمک فروختن!!

 

مرا دید و نشناخت !!! این بود درد عاشقانه..!!!

 

همه خودم را مال تو کرده ام....چقدر دنیای تو بزرگ است ...هنوز از تنهایی سخن می گویی!!

 

هر بار که به من نزدیک می شوی حس می کنم می شود هنوز زندگی را دوست داشت!!!!از من فاصله بگیر...خسته ام از این امیدهای کوتاه

 

بزرگترین اشتباه رو چشم انجام میده ولی دل تا آخر عمر تاوان میده!!!

 

میدونی سخت ترین لحظه تو زندگی آدم چیه؟؟؟اینکه واسه کسی که دوسش داری یه تجربه باشی!!!

 

 


+ نوشته شده در دوشنبه 91/10/11 ساعت 9:12 عصر توسط باران پاییزی | نظر

آهنگ 1

من از اینکه تو خوشبختی...نه آرومم نه دلگیرم...

یه جوری زخم خوردم که...نه میمونم...نه می میرم..

تمام آرزوم این بود...یه رویایی که شد دردم.....

یه بارم نوبت ما شد ببین چی آرزو کردم!!!!

یه عمره با خودم میگم : خداروشکر خوشبخته....

خدارو شکر خوشبختی!!!!!چقدراین گفتنش سخته.....

نه اینکه تو نمی دونی!ولی این درد بی رحمه..

یه چیزایی و تودنیا فقط یک مرد می فهمه...!!

تمام روز می خندم...تمام شب یکی دیگم....

من از حالم به این مردم.دروغای بدی میگم...

یه عمره با خودم میگم: خداروشکر خوشبخته!!!

خداروشکرخوشبختی چقدر این گفتنش سخته!!!


+ نوشته شده در سه شنبه 91/10/5 ساعت 9:13 صبح توسط باران پاییزی | نظر